7ـ شهادت به بي‎كراني نعمت‎هاي الهي:
الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم
و به باطن ناديدني نهادم. و پيوست‎هاي جريان نور ديده‎ام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني‎ام، و روزنه‎هاي تنفسي‎ام، و نرمه‎هاي تيغه بيني‎ام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لب‎هاي من پنهان است... .
 
8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:
گواهي مي‎دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه‎دار باشد... .
 
9ـ ستايش خداي يگانه:
بنابر اين من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا كه وسعم مي‎رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي‎دهم. و اظهار مي‎دارم:
حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث‎برش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد... .
 
10ـ خواسته‎هاي يك انسان متعالي:
خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي‎بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت به من عطا فرما!
 
11ـ سپاس به تربيت‎هاي الهي:
خداوندا! ستايش از آن توست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار توست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. به خاطر لطفي كه به من داشتي والا... .
 
12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شب‎ها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنج‎هاي اين جهان و محنت‎هاي آن جهان نجات بده و از شر بدي‎هايي كه ستمكاران در زمين مي‎كنند نگاه بدار... .
 
13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:
خدايا! مرا به كه وا مي‎گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كساني كه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتي كه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟
 
14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحاق و يعقوب، و اي پروردگار جبرائيل، ميكائيل و اسرافيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده‎اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان ... .
 
15ـ تو پناهگاه مني:
تو پناهگاه مني، به هنگامي كه راه‎ها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي‎داري. و اگر پرده‎پوشي تو نبود از رسوايان بودم.
 
منتخبي از دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام



از دعاهاي حضرت امام سجاد عليه السلام در روز عرفه است كه:
خدايا! مرا شاكر و صابر گردان و مرا در چشم خويش خوار و در نظر مردم بزرگوار گردان .
خدايا! در همه كارها عاقبت ما را به خير كن و ما را از خواري دنيا و عذاب آخرت نگهدار .
خدايا! مرا به علم توانگر ساز و به حلم زينت بخش و به تقوا عزيز كن و به عافيت زيبايي ده .
خدايا! از زوال(1) نعمت و تغيير عافيت و غضب ناگهاني و همه چيزهايي كه مايه ناخشنودي توست به تو پناه مي برم .
خدايا! از اخلاق بد و اعمال بد و هوس‎هاي بد و مرض‎هاي بد به تو پناه مي برم .
خدايا! سحرخيزي را بر امت من مبارك ساز .
خدايا! تو را به غيب داني و قدرتي كه بر آفرينش داري سوگند مي دهم تا موقعي كه زندگي را براي من بهتر مي داني مرا زنده نگهدار و موقعي كه مرگ را براي من بهتر مي داني مرا بميران .
خدايا! از تو مي خواهم كه ترس خود را در آشكار و نهان نصيب من كني و در حال خشنودي و خشم كلمه اخلاص را به زبان من جاري نمايي و در حال فقر و توانگري ميانه روي را شعار من سازي .
خدايا! چنان كه خلقت مرا نيك كردي سيرتم را نيز نيك كن .
خدايا! هر كس عهده دار كار امت من شد و بر آنها سخت گرفت، بر او سخت گير و هر كس عهده دار كار امت من شد و با آن ها مدارا كرد با او مدارا كن .
خداوندا! يك لحظه مرا به خودم واگذار مكن و چيزهاي خوبي كه به من بخشيده اي، از من باز مگير.
خدايا بر محمد و خاندان پاكش درود فرست .
درودهاي پربركت و پاكيزه و فزاينده اي كه صبح گاهان و شامگاهان در رسند،
و درود فرست بر ايشان و بر ارواح شان،
و كارشان را بر اساس تقوا فراهم آور،
و احوالشان را به سامان آر،
و ما را به رحمت خود در جايگاه امن و امان در كنار ايشان قرار ده،
اي مهربان‎ترين مهربانان.(2)
 
پي نوشت‎ها:
1- زوال: از بين رفتن، نابود شدن .
2- منتخبي از دعاي امام سجاد عليه السلام در روز عرفه، مترجم: حسين انصاريان .
 
منبع:
دايرة المعارف تشيع، جلد هفتم، ص 529 و 530.
دعاي عرفه عبدالكريم بي آزار شيرازي
ماهنامه موعود، ش 71 .