جنگ نرم وعملیات روانی

به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛  نفوذگران احتمالا نسبت به گذشته میل و رغبت بیشتری به گسترش بدافزارها در فضای ابری خواهند داشت. بر همین اساس شاید عده‌ای معتقد باشند راه فرار از این خرابکاری‌ها، عدم‌استفاده از این فناوری و عمل به همان شیوه قدیمی برای ذخیره‌سازی‌ اطلاعات باشد اما در پاسخ به این افراد تنها کافی است نگاهی به تاریخچه اینترنت و فراگیری آن در جهان بیندازیم.

زمانی بسیاری از افراد معتقد بودند اینترنت ابزاری مخرب برای نقض حریم شخصی است و به‌دلیل آثار سوء و همچنین حملات گسترده‌ای که به‌منظور سرقت اطلاعات از طریق اینترنت می‌شود، باید کنار گذاشته شود اما حالا با گذشت چندین سال شاید به جرأت بتوان گفت زندگی بدون اینترنت غیرممکن است؛ چراکه با وجود صدها و هزاران روش امنیتی برای حفظ حریم شخصی و اطلاعات در این فضا، همگی به این نتیجه رسیده‌اند که به جای پاک کردن صورت مسئله باید به فکر راه چاره بود.

با پیشرفت‌های فراگیر تکنولوژی می‌توان اینطور نتیجه گرفت که فناوری ابری و استفاده از خدمات آن نیز یک سرنوشت محتوم است؛ همانطور که روزانه هزاران حمله به سیستم‌های اندرویدی می‌شود اما هیچ‌یک از کاربران نمی‌خواهند عطای استفاده از گوشی‌های هوشمند را به لقای آن ببخشند. قطعا با گسترش این فناوری و نفوذ آن به جای دنیای مجازی، ارائه‌کنندگان و حتی کاربران نیز به جای آنکه استفاده از این فناوری ضروری را کنار بگذارند به‌دنبال راهی برای تأمین امنیت آن خواهند بود.

ادامه نوشته

دیدار رهبر انقلاب با اساتید دانشگاه های کشور

                                                          بسماللهالرّحمنالرّحيم
خداى متعال را شكر ميكنيم كه توفيق پيدا كرديم يك بار ديگر اين جلسهى مطلوب و شيرينِ همهساله را - ولو در آخرين روزهاى ماه رمضان - در اينجا شاهد باشيم. جلسه، جلسهى علم است؛ جلسهى دانشگاه است و اهميت علم و دانشگاه براى نظام جمهورى اسلامى و ملت ايران و بخصوص براى برههى كنونى تاريخ ما، بر همه روشن است.
 البته اين جلسه براى اين نيست كه من عرايض خودم را و نكاتى را كه در باب دانشگاه يا دربارهى علم و جامعهى علمى دارم، بيان كنم - حالا مطالبى عرض ميكنيم، ليكن جلسه براى اين نيست - عمدهى نظر بنده در تشكيل اين جلسه، دو چيز است: يكى احترام به مقام اساتيد دانشگاه. اين جلسه در واقع يك جلسهى نمادين است؛ براى اين است كه اهتمام نظام جمهورى اسلامى به مقام علم و عالم و استاد و دانشگاه، با اين وجه نمادين شناخته شود و بيان شود؛  كه خب، اين بحمدالله حاصل ميشود. جهت دوم، شنيدن برخى از مطالبى است كه در ذهن دوستان و اساتيد محترم هست - چه در زمينهى مسائل كشور، چه در زمينهى مسائل دانشگاه و مسائل علم - كه اين هم بحمدالله حاصل ميشود.
 البته ما زياد گزارش ميگيريم، من زياد گزارش ميخوانم، ملاقات هم كم ندارم - ملاقات خاص با افرادى كه با دانشگاه مرتبطند -  ليكن مطمئنم كه آنچه ما دربارهى مسائل دانشگاه كشور ميدانيم، همهى مسائل دانشگاههاى كشور نيست؛ و چه بهتر كه بخشى از آنچه را كه نميدانيم، در يك چنين جلسهاى، در يك چنين مجموعهاى، از زبان نخبگان دانشگاهى بيان شود؛ كه خب بحمدالله اين مقصود هم حاصل ميشود، و حاصل شد، و هر سال همين جور است. البته وقت به قدرى نيست كه از عدد بيشترى از دوستان استاد بتوان استفاده كرد، ليكن همين مقدارى هم كه استفاده كرديم، مغتنم است.
 


ادامه نوشته

اردوی زیارتی و سیا حتی بچه های گروه و پایگاه

اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا


دریای بیکران خزر

 


شهید جان نثاری

        بسم رب شهدا و صدیقین

                                                                                                            

چندی قبل بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به گستاخی های روز افزون گروهک منحط و تروریستی پژاک عملیات سرکوبی این جنایتکاران را اغاز کرد .

سپاه در این عملیات ضربات جبران ناپذیری بر پیکر این تروریستها واردکرد که اونها رو شدیدا تارو مارکرد .در این میان عزیزانی از پاسدران و رزمندگان انقلاب هم شربت شهادت نوشیدند وبه یارن سفرکرده شان پیوستند . جا داره از همه این شهدا یاد کنیم وعلو درجاتشون رو از خداوند حکیم طلب کنیم .

یکی از شهدای عزیز سردار سرتیپ پاسدار حاج عباسعلی جانثاری فرمانده پایگاه موشکی ۱۵ خرداد  لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان بود. این شهید بزرگوار  از جانبازان جنگ تحمیلی هم بود ویکی از یادگاران باقیمانده از خیل عظیم شهدا بود که وفای به عهد نمود وبه یاران شهدش پیوست .روح بزرگش همنشین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین باشد انشاالله .

                         

        

وصیت نامه شهید امیر حاج امیری

                         سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.

بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن.

از این که بنده بد و گنه کار خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم؛ جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام؛

یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟

دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم. لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام.
پس ای پروردگار من! اگر دوستم داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که... برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا مرنجان و خشنودم کن و مرا با خودت... .
دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد.

ای حسین!

ای مظلوم کربلا!

ای شفیع لبیک گویان! ندای هل من ناصرت را من نیز لبیک گفتم (به خواست او) شفاعتم کن و مگذار در این گرداب هلاکت هلاک گردم و ای خدا... .

بسیار بد و ضعیفم و در مقابل گناه، یارای مقاومت ندارم؛ زیرا هنوز نشناختمت و حتی در راه شناختت نیز زحمت نکشیده ام؛ زیرا ضعیف و پایبند به این دنیایم و نمی توانم از خوشی ها و آسایش های محض و پوشالی این دنیا دل بکنم و در راه شناختت سختی کشم؛ سختی ای که پر از شیرینی و لذت است؛ ولی افسوس که این سختی و حلاوت نصیبم نمی گردد.

خالقا! تو را به خودت قسم، تو را به پیامبران و امامان زجر کشیده و معصومت قسم، بسیار عاشقم کن.

اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمی شود و زیانی به تو نمی رسد.

همه آرزویم این است که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی

اگر چنین کنی، دیگر هیچ نخواهم؛ چون همه چیز دارم. می دانم اگر چنین کنی، از این بند، رهایی یافته و دیگر به سویت پر... .

خدایا! دل شکسته و مهربانم را مرنجان.

تو خود گفتی که به دل شکستگان نزدیکم؛ من نیز دل شکسته دارم.

ای کسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این وصیت نامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات دست یابند؛ البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است.

یا رب زِ کرم، بر من درویش نگر

هر چند نیَم لایق بخشایش تو

بر حال من خسته دل ریش نگر

حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛ زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا حسین و پیامدار او زینب باشید؛ هر چند که سختی و رنج های ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد. بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد....
 

شنبه ۷/۴/۶۵             
ساعت ۵ بعدازظهر           
بنده مخلص و گنهکار، امير حاج اميني