گمنام نامدار
بی گناه سرزمین من !
چه کرده اند
با پیکر پاره پاره ات
دستان خون چکان نامر دان روزگار
*
مفسر آسمان
سردار بی سر !
چه سبک بال به دوش ها می رفتی !
سبک بار همچون عروج آسمانیت
شرافت خاک های سوزان !
میراث تو
باور رستاخیز کائنات بود
*
بهار آوا در سیاه سال های خون و قیام
بی گمان سال هاست که باد
نام تو را
در گوش برگ ها زمزمه می کند
*
نستوه ایستاده به چکاد رفعت
من دست های سترگت را
در کدامین خاک جستجو کنم ؟
وقامت پر افتخارت را
پای کدامین سپیدار ؟
در میدانگه رزم و کمین
من گام های پر توان تو را
بر پلک کدامین چشم رد بزنم
خون سرخ تو کدامین لاله را آبیاری کرده است
«گمنام نامدار»
چشمان بی نورم تقدیم حلقه ی
چشمان خالیت

بازدیدچندی از بچه های گروه از ۱۵شهید گمنام دراداره ی حفظ اثار دفاع مقدس که  با اصرار فراوان از مسولین توانستیم یکی ازشهدا ی گمنام رابه بازدیدپایگاه ببریم که موجب خوشحالی بسیاری ازبچه ها شد. درانتهاکربلایی مهدی خیامیان(مداح اهل بیت)باخواندن چند بیت روضه غرق در اشک شدیم نزدیک ساعت ۱۲بامدادبود که وقت وداع سررسید وبا آن شهید  خداحافظی کردیم .

درضمن این دومین شهیدی بود که به استقبال پایگاه آمد.

شادی روح همه ی شهداصلوات 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

یاعلی